چگونه به کودکان دارای اضطراب کمک کنیم
در این پست از سایت تفریحی آلناز قصد داریم به آموزش اینکه چگونه به کودکان دارای اضطراب کمک کنیم بپردازیم. اضطراب دوران کودکی یکی از مهم ترین چالش های سلامت روان در عصر ما است. به گفته دنی پاین، روانپزشک کودک و نوجوان در موسسه ملی سلامت روان و یکی از برترین محققان اضطراب جهان، از هر پنج کودک، یک کودک تا زمانی که به سن نوجوانی می رسد، نوعی اضطراب در سطح بالینی را تجربه می کند. پاین میگوید که برای اکثر بچهها، این احساس نگرانی دوام نمیآورد، اما برای بعضیها ماندگار میشود و به ویژه اگر آن کودکان کمکی دریافت نکنند.
در اینجا شش نکته پیشنهادی وجود دارد که همه والدین، مراقبان و معلمان می توانند به مجموعه ابزارهای اضطراب خود اضافه کنند، از جمله اطلاعاتی در مورد نحوه عملکرد اضطراب، نحوه تشخیص والدین و نحوه اطلاع از زمان دریافت کمک حرفه ای.
1. اضطراب ترس از آینده و غیرقابل پیش بینی بودن آن
مهمترین چیزی که درباره اضطراب باید بدانید این است که سطحی از درک خطر را شامل میشود و در غیرقابل پیشبینی بودن رشد میکند. ذهن یک کودک مضطرب اغلب به دنبال تهدیدی در آینده است و در حالت هوشیاری طاقت فرسا محبوس شده است.
همه ما برخی از این نگرانی های سخت را داریم، زیرا به آن نیاز داریم. این یکی از دلایلی است که ما انسان ها توانسته ایم تا زمانی که توانسته ایم زنده بمانیم. کودکان خردسال به طور طبیعی از غریبه ها می ترسند. این یک چیز سازگارانه است. آنها از جدایی می ترسند.
اضطراب کامل زمانی اتفاق میافتد که این ترسهای رایج تشدید شوند گویی کسی صدا را بلند کرده است و بیشتر از آنچه که تصور میشود دوام میآورند. اضطراب جدایی در سنین 3، 4 یا 5 سالگی کاملاً رایج است، اما اگر در سن 8 یا 9 سالگی بروز کند، می تواند نشانه ای از اضطراب باشد. طبق تحقیقات، 11 سالگی میانگین سنی برای شروع همه اختلالات اضطرابی است.
مجموعه ای از عوامل به احتمال ابتلای کودک به اضطراب کمک می کند. تقریباً یک سوم تا نیمی از خطر ژنتیکی است. اما عوامل محیطی نیز نقش مهمی دارند. قرار گرفتن در معرض استرس، از جمله اختلاف در خانه، فقر و خشونت محله، همگی می توانند منجر به اضطراب شوند. تحقیقات نشان داده است که زنان بسیار بیشتر از مردان در طول زندگی خود به اختلال اضطراب مبتلا می شوند و به نظر می رسد که اضطراب، به همان اندازه که رایج است، بسیار کمتر تشخیص داده شده و درمان نشده است.
به همین دلیل برای والدین، مراقبان و معلمان مهم است که آن را زود تشخیص دهند. مراقب باشید که احساسات مضطرب چقدر طول می کشد. اضطراب چند هفته ای معمولاً دلیلی برای نگرانی ندارد. در واقع زمانی است که به محدوده یک تا دو ماهه می رسد اینجاست که والدین باید واقعاً شروع کنند … نگران آن باشند.
در اینجا یک پرچم قرمز دیگر وجود دارد: آیا چیزهایی وجود دارد که کودک واقعاً می خواهد انجام دهد یا باید انجام دهد و آنها نمی توانند آن کارها را انجام دهند؟ اگر احساس می کنید در تلاش برای وادار کردن کودک به انجام این کارها به مشکل برخورد می کنید، ممکن است نشانه دیگری باشد که به طور بالقوه، می دانید، ما باید کمک بگیریم.
2. مراقب علائم فیزیکی اضطراب باشید.
احساسات نگران کننده ای که با اضطراب همراه است می تواند برای همه پنهان به نظر برسد، به جز کودکی که در تلاطم گرفتار شده است. به همین دلیل است که برای بزرگسالان توجه دقیق به رفتار کودک و جستجوی نشانه های اضطراب در کودکان بسیار مهم است.
در یک موردی یک پسر 7 ساله در مدرسه دچار مشکل شده بود و به خانه می آمد و می گفت شکمش درد می کند. او خیلی مریض بود. هنگامی که والدین دنبال کردند تا ریشه معده درد او را پیدا کنند، پسر می گوید: “من نگران مدرسه هستم و به طور خاص به والدین گفت که نگران معلم است.”
معده درد، سردرد یا استفراغ همگی می توانند نشانه ای از احساسات مضطرب باشند، به خصوص زمانی که کودک به منبع اضطراب نزدیک تر می شود.
وقتی میبینید که ضربان قلب فرزندتان تند میشود. می بینید که آنها جای خود را خیس می کنند یا قلب آنها میتپد آنها گریه خواهند کرد.
نزدیک به همین نقطه وحشت است که اضطراب کودک بیش از همه قابل مشاهده است: بنابراین میتوانید آن را در چهره او ببینید. چشمها ممکن است به شکل خاصی نگاه کنند. شما میتوانید آن را به طور کلی در رفتار ببینید. مردم تمایل دارند یا یخ بزنند. از انجام کارها در مواقعی که مضطرب هستند، جلوگیری کنید، یا ممکن است کاملاً ناراحت شوند. می توانند سرعت خود را ادامه دهند. ممکن است فرار کنند.
در یک مورد دیگر مادر یک کودک میگوید پسر 6 سالهاش واقعاً نمیخواهد شنا کند یا به پارک آبپاش محلی آنها برود.
او فقط میگوید بچههای زیادی آنجا هستند و گریه میکند و من سعی کردهام صبح زود بروم وقتی کسی آنجا نیست. تا ببینم آیا میتوانم او را از ماشین پیاده کنم و او این کار را نمیکند.
ما این را از بسیاری از والدین شنیدیم: فرزندم از انجام کاری وحشت دارد که من می دانم به او آسیبی نمی رساند و ممکن است واقعاً از آن لذت ببرد. چکار باید بکنم؟
3. قبل از اینکه بخواهید با یک کودک وحشت زده استدلال کنید، به او کمک کنید آرام شود.
تا زمانی که آنها را به آرامش نرسانید، نمی توانید جلو بروید. چون اگر نتوانید آنها را آرام کنید، حتی نمی توانید به آنها برسید. آنها به حرف های شما گوش نمی دهند زیرا نمی توانند. بدن آنها در حال تسخیر است، بنابراین صحبت کردن و فریاد زدن و گفتن “تو هستی” این کار را می کنم! خیلی مفید نیست.”
چگونه می توانید از این نوع وحشت عبور کنید؟ ما تنفس عمیق با شکم و آرام کردن فرزندتان را توصیه می کنیم.
4. ترس فرزندتان را تایید کنید.
ما از بسیاری از والدین شنیدیم که میگویند وقتی فرزندانشان نگران چیزهای غیرمحتمل هستند، واقعاً برای دانستن اینکه چگونه پاسخ دهند به خصوص اگر ترس مانع یک برنامه روزمره شلوغ، شاید یک گردش خانوادگی سرگرمکننده یا خواب باشد، مشکل دارند.
یک مادر در مورد دختر 8 سالهاش میگوید: “او پایین میآید. ساعت 2 شب است و او مرا بیدار میکند و می گوید من نمی خواهم به مدرسه بروم. من می خواهم بجای مدرسه در خانه بمانم. واقعا ساعت 2 نصف شب زمان خوبی برای استدلال به کودک نیست و چیکار باید بکنم.
پاسخ اینست که هرگز نگرانی های کودک را نادیده نگیرید، مهم نیست که چقدر غیرمنطقی به نظر می رسند. اولویت والدین باید تأیید احساسات فرزندان باشد و نگویید: تو میتوانی این کار را انجام دهی! این مفید نیست.
برای والدینی که در لحظه ممکن است از رفتار کودک احساس ناامیدی کنند باید بدانند که آنها در حال حاضر احساس ناراحتی می کنند. قابل درک است که این احساسات ترسناک هستند.
بسیار مهم است که کودکان احساس کنند شنیده شده و مورد احترام قرار می گیرند. حتی اگر مطمئن هستید که بیگانگان فردا سیاره زمین را تصرف نمیکنند، اگر فرزندتان نگران این موضوع است، باید به فرزندتان بگویید که به این ترس احترام میگذارید.
5. به فرزندتان کمک کنید با ترس هایش روبرو شود.
این خط باریکی است که هر پدر و مادر، مراقب و معلم باید با کودکی که با اضطراب دست و پنجه نرم می کند طی کند. شما باید به ترس کودک احترام بگذارید، اما این به معنای تسلیم شدن در برابر ترس نیست.
واکنش اولیه ما وقتی کودکی مضطرب را میبینیم این است که به او کمک کنیم و از او محافظت کنیم، نه اینکه او را تحت فشار بگذاریم یا تشویقش نکنیم تا کارهایی را که از آنها میترسند، انجام دهند. اما، یکی از چیزهایی که محققان از سالها مطالعه درباره اضطراب در کودکان آموختهاند این است که «چقدر مهم است که با ترسهای خود روبرو شوید».
شنیدن این ممکن است برای برخی از والدین سخت باشد، اما ما آن را از هر متخصصی که با آنها مصاحبه کردیم شنیدیم. در مورد اینکه چرا مواجه شدن با ترسهایتان مهم است، باید گفت هرچه بیشتر از انجام برخی کارها اجتناب کنید یا انجام ندهید، تقریباً به طور ضمنی به کودک یاد میدهید که اگر این کار را انجام نمیدهیم، دلیلی برای اضطراب یا ترس وجود دارد. چیزهایی که دشوار هستند. این پیام را می فرستد که “اوه خوب، یک جزء خطرناک بالقوه در این وجود دارد.”
بنابراین مهم است که بچهها بفهمند که همه چیز در زندگی دشوار خواهد بود. چیزها میتوانند ترسناک باشند. ما میتوانیم آنها را انجام دهیم… ، میتوانید احساس ترس کنید. این اشکالی ندارد. ما به هر حال آن را انجام خواهم داد.
در حالی که ما باید احساس ترس فرزندانمان را تأیید کنیم، ما نمیتوانیم همیشه تسلیم این احساس شویم… باید کمی آنها را تحت فشار قرار دهید. و این خط ظریف وجود دارد: شما نمیتوانید تا آنجا پیش بروید، زیرا این کار آنها را از بین می برد، درست است؟ آنها بیشتر از هم خواهند پاشید.
چگونه ما بزرگترها این خط ظریف را پیدا می کنیم؟
6. اعتماد به نفس ایجاد کنید.
کمک به بچهها برای مقابله با ترسهایشان یک درمان رفتاری شناختی نامیده می شود و بخش بزرگی از آن مواجهه درمانی است.
یک دکتر گودک می گوید که یک بار با یک کودک 8 ساله کار می کرد که از استفراغ وحشت داشت.
می گفت که ما تمرینهای زیادی انجام دادیم که شامل خرید اسپری استفراغ و دانههای ژلهای با طعم استفراغ بود. ما به انواع صداهای سرگرم کننده استفراغ گوش دادیم. تمرینات زیادی را انجام دادیم تا جایی که استفراغ ساختگی ایجاد کردیم، و در حمام بودیم و فقط تظاهر به استفراغ کردیم.
دکتر می گوید که گام به گام کودک پیشرفت خوبی داشته است.
والدین میتوانند از جوایز برای جشن گرفتن فرزندانشان در هنگام پیشرفت استفاده کنند به پاداشهای کوچک اما معنادار مانند اجازه دادن به فرزندتان برای انتخاب شام آن شب یا فیلم فکر کنید.
بدیهی است که این غذاها تنها یک نقطه شروع برای خانواده های نگران هستند. برای نکات مفیدتر در مورد چگونگی شناسایی و مدیریت اضطراب دوران کودکی، کتاب ها و مقالات متعددی وجود دارند.
اگر احساس میکنید تحت تأثیر اضطراب فرزندتان قرار گرفتهاید و نمی دانید چگونه به کودکان دارای اضطراب کمک کنیم، از درخواست کمک تخصصی دریغ نکنید و دوباره از پزشک اطفال خانوادهتان یا از یک درمانگر شناختی رفتاری کمک بگیرید. خبر خوب این است که اضطراب نه تنها بسیار رایج است، بلکه قابل درمان است.
نظرات کاربران
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب سایت تفریحی آلناز تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.